قال الإمام الصادق (ع) :
(ولاتسمنوا تسمُّن الخنازیر للذبح)
از چاق شدن همانند خوکهایی که برای ذبح نگهداری می شوند ، بپرهیزید.
چگـــــــــونه قدرت وسرعت مشت هایمان را در مبارزه و تمرین افزایــش دهیم ؟
نحوه صحیح اجرای حرکت اسکات ( بشین ، پاشو )
تصاویر استادکریمی به همراه هنرجویان باشگاه دراولین گردهمایی کمیته دفاع شخصی وقوةالرمی استان کرما�
توضیحی درباره عکس حسین عینی فرد با اقای شیرازی
توهین جدید شاهین نجفی ( لعنت الله علیه ) به حضرت ابوالفضل ، علمدار کربلا + عکس
تصاویر از نیروهای یگان ویژه – نوپو
اطلاعیه مهم - امکانات و شهریه باشگاه / بروز شد در تاریخ 5/3/93
باشگاه به مکان خود باز میگردد... از 17 خرداد 94 در باشگاه معراج
قال الإمام الصادق (ع) :
(ولاتسمنوا تسمُّن الخنازیر للذبح)
از چاق شدن همانند خوکهایی که برای ذبح نگهداری می شوند ، بپرهیزید.
بروس لی استاد هنرهای رزمی، بازیگر فیلمهای رزمی، نظریهپرداز و بنیانگذار سبک رزمی جیت کان دو است. بسیاری او را یکی از تاثیرگذارترین رزمیکاران قرن بیستم و نماد فرهنگی شناخته شدهاست. او همچنین پدر دو بازیگر به نامهای براندون لی و شانون لی بود.
لی در محله چینیهای سانفرانسیسکو در کالیفرنیا به دنیا آمد اما در هنگ کنگ بزرگ شد و در ۱۸ سالگی دوباره برای تحصیل در دانشگاه به سانفرانسیکو بازگشت. فیلمهای رزمی که او در سینمای هالیوودی و سینمای هنگ کنگ بازی کرد موجب ارتقای سطح فیلمهای رزمی هنگ کنگ شده و تحسین عامه را برانگیخت و موجی از علاقهمندی به فیلمهای هنرهای رزمی چینی را در جهان غرب به وجود آورد. کارگردانی و جو فیلمهای او هم بر روی هنرهای رزمی و هم بر روی فیلمهای رزمی چه در هنگ کنگ و چه در بقیه جهان تاثیر گذاشت.
لی به یک چهره نمادین تبدیل شد به خصوص برای چینیها، زیرا در فیلمهایش به عنوان افتخار ملی برای چین و ملیگرایی چینی ظاهر شد
بروس لی از ۱۳ سالگی شاگرد ییپ من استاد وینگ چون کونگفو شد. پس از ورود به آمریکا آموزش هنر رزمی خود با نام جان فن کونگفو را آغاز کرد. او هرچند در وینگ چون آموزش دیده بود اما به پیروی از یک سبک اعتقاد نداشت و معتقد به استفاده از بهترین تکنیکها از سبکهای مختلف رزمی بود.
ورود به آمریکا
بروس لی در سن ۱۹ سالگی به منظور ادامه تحصیل و تنها با ۱۰۰ دلار با کشتی وارد ایالات متحده آمریکا شده و در مدرسه فنی ادیسون ثبت نام کرد. سپس به تحصیل در رشته فلسفه مشغول گردید.
آموزش به غیر چینیها
بروس لی در ابتدای ورودش به آمریکا و برای تامین هزینه تحصیلش ناگزیر در رستوران کار میکرد اما چون احساس میکرد این کار در شان وی نیست این کار را رها کرده و تصمیم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد.
جان فان کونگ فو
بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد.در آغاز کار او وینگ چون آموزش میداد. هنری که بر پایه برداشتها و آموختههایش در هنگ کنگ بود. جان فان کونگ فو (که معنای لغوی آن کونگ فوی بروس لی است.)در واقع نامی بود که بروس لی بر روی هنر رزمی خودش گذاشته بود، که اساساً روش تعدیل یافته او در وینگ چون بود. اولین شاگرد بروس یک جودو کار به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل مکان به کالیفرنیا، لی اولین مدرسهَ هنرهای رزمی اش را در سیاتل با نام «موسسه جان فان کونگ فوی لی»را افتتاح کرد. لی همچنین روش لگد زنی اش، که شامل لگد مستقیم وینگ چون و لگد قدرتی کونگ فوی شائولین شمالی میشد را ارتقا بخشید.
اما بعد از مدتی با مخالفت چینیهای مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند دست از آموزش به خارجیها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام «وان جک مان» را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.
مطرح شدن بروس لی در ایالات متحده
بروس لی بعد از آموزش تصمیم به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن تواناییهای خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در میدان ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند حرکت نمایشی با سرعت و قدرتی خیرهکننده نامش بر سر زبانها افتاد.
ورود به هنرهای رزمی
اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش – لی هوی چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارتهای پایهای در سبک تای چی را از پدرش فرا گرفت. اما او قبل از این که نزد استاد برود خودش کاراته کار میکرد. ولی تحت نظر استادان با تجربه در کاراته بسیار خبره شد.سی فوی بروس لی یعنی استاد بزرگ وینگ چون – ییپ من – همکار و دوست پدر او بود. بروس از سن ۱۳ تا ۱۸ سالگی تحت تعلیم استاد هنگ کنگی خویش ییپ من بود.
مانند اکثر مدارس هنرهای رزمی چینی در آن زمان، کلاسهای سی فو ییپ من توسط شاگردان ارشد و درجه بالا اداره میشد. یکی از شاگردان ارشد ییپ من «وانگ شون لئونگ» بود. بر طبق گفتهها او بیشترین تأثیر را بر کونگ فوی وینگ چونِ بروس لی داشتهاست. پس از اینکه تعدادی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسومات چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش بروس لی کرد. بروس همچنین بوکس غربی را نیز یاد گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال ۱۹۵۸ را با ناک اوت کردن «گری الم» که قهرمان سه بارهٔ مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند. قبل از مسابقهٔ نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود. بعلاوه بروس تکنیکهای شمشیرزنی غربی را از برادرش «پیتر لی»- که قهرمان شمشیرزنی در زمان خودش بود- یاد گرفت.
ورود به سینما
پدر بروس لی، هوی چون ،یک ستاره مشهور اپرای کانتونیایی بود. لذا بروس لی از طریق پدرش در سینما مطرح شد. او در همان دوران کودکی به بازیگری علاقه زیادی داشت و کاراته را در آن زمان آموخت. وقتی کودک بود در حالی که خیلی کوچک بود در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه بازی کرد.
بروس نه فقط در کونگ فو عالی بود ، بلکه استعداد خیلی خوبی هم در نمایش داشت. او تقریباً در یک سالگی در فیلم « جینگ مانگ نیو»(دختر شهر دروازه طلایی)نقش داشت ودر شش سالگی در فیلم های « سرگذشت یک پسر بچه»و«اژدهای کوچک» و در دوران جوانی نیز در فیلم « ژن های گوهم » بازی نمود که مورد استقبال مردم واقع شد .او در این فیلم، فنون و تکنیک های برتر زیادی از کونگ فوی چینی را به نمایش گذاشت و به همین علّت بود که وی در زمینة فیلم مشهور شد و ستارة کودکی نام گرفت. وقتی که او ۱۸ سال داشت ۱۲ فیلم بازی کرده بود.
در سال ۱۹۶۶ بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن حضور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال «زنبور سبز» به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمهای شد برای ورود بروس لی به سینما.
در سریال « چینگ فن شا» (زنبور سبز) به عنوان یک قهرمان و حامی، ایفای نقش کرد و توانست قدرت ونیروی ووشو (کونگ فوی چینی) را به خوبی نشان دهد . بعد از اینکه ووشو در سراسر جهان یک دگرگونی همچون موج بوجود آورد ، در یکی از مجلات و انتشارات فیلم آمریکا چنین نوشته بود : بروسلی از کشوری کهن ، با فرهنگ غنی وباستانی و پهناور آمده، مردم چین آداب ورسوم غنی دارند ، ودر چشم غربیها این کشور پر از رمز وراز است .
اجرای حرکات وتکنیک های کونگ فوی چینی توسط بروس لی واقعاً برای مردم شگفت انگیز بود .در سال ۱۹۶۷ او در هنگ کنگ در فیلم برادر بزرگ ( تانگ شان) نقش داشت و بار دیگر کونگ فو را به مردم جهان نشان داد.
بسیاری از بازیگران مشهور هالیوود میخواستند از او فنون کونگ فو یاد بگیرند. استیو مککویین، جیمز کوبارن، لی ماروین از جمله کسانی بودند که با بروس آشنا شدند و از او مهارتهایی آموختند.
بروس لی بعد از بازی در چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز٬ مارلو٬ لانگ استریت و …. در آمریکا تصمیم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکتهای فیلم سازی روبه رو شد اول فیلم راهب کوهتانگ و توسط استدیو گلدن هاروست و کارگردانی «لو وی» کارگردان معروف چینی به ایفای نقش در فیلمهای رئیس بزرگ و مشت خشم پرداخت که این فیلمها رکورد فروش تمامی فیلمهای هنگ کنگی را شکست.
بروس در هالی وود آمریکا در سال ۱۹۷۱ با موفّقیّت عالی در فیلم خشم اژدها بازی کرد که در این فیلم او خشن ترین و جدی ترین هنر پیشه ها بود . او با تکنیک های عالی و مبارزة شگفت انگیزش ، بار دیگر جیت کان دو را به نمایش گذاشت . علی الخصوص در اجرای ضربات وفنون نانچکو و نمایش دادن سه تکنیک برتر پا موفق بود و مردم از بازی او لذّت بردند .
او بعداز بازگشت از هنگ کنگ کتابی در زمینه مهارتهای کاراته نوشته بود. حرکاتی که او انجام میداد امروزه از آن حرکات الهام گرفته اند و در برنامه ریزی رباتها برای ساخت فیلمهای اکشن به کار میبرند. هیکلی مانند آرنولد شوارزینگر نداشت او با قدی متوسط و جثه ای استخوانی اما قوی و ورزشکار میتوانست مانند پروانه جست بزند و از سویی به سوی دیگر رود و در یک چشم به هم زدن رقیب خود را شکست دهد. او محبوب مردم بود و در آن زمان پیر و جوان در محافل از مهارتهای بروس صحبت میکردند. نوجوانان و جوانان لباسهایی با تصاویر بروس و اژدها به تن میکردند و در دعواهایشان از فنون او که در فیلمهای سینمایی دیده بودند به کار میبردند.
بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم «اژدها وارد میشود» به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی «بازی مرگ» را رها کرده و در «اژدها وارد میشود» که اولین فیلم جهانی وی به شمار میرفت به ایفای نقش پرداخت.
بعد از این فیلمها همه به این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود تصمیم گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خود به نام «کنکورد» را دایر کرد .بعد ها خودش نمایش نامه می نوشت و خودش هم بازی میکرد . خود کارگردانی فیلم «راه اژدها» یا <<بازگشت اژدها>> را به عهده گرفت.
به این ترتیب فیلم راه اژدها را ساخت و بار دیگر قدرت نانچکو را به مردم نشان داد .
بروس لی در فیلم ورود اژدها لباس سنتی چینیها را به تن کرده بود و ۲۰۰ میلیون دلار به دست آورد.
او در این فیلم با قهرمان کاراته جهان (چاک نوریس) مبارزه کرد که این یک مبارزة شگفت انگیز بود . در سال ۱۹۷۳ وی با شرکت فیلم سازی برادران وارنر (حوانا هالی وود) همکاری نمود و در هنگ کنگ فیلم اژدها وارد می شود را ساختند. این آرزوی او که چند سال پیش قصد داشت فوق ستاره فیلم های هالی وود باشد با ساختن این فیلم به حقیقت پیوست و او به بازیگر درجه یک جهان تبدیل شد. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلمهای قبلی بروس را شکست.
فیلم بازی با مرگ از شرکت تولید فیلم سکواویا (شی خو) آخرین فیلم بروس می باشد(سال ۱۹۷۳). وی در هنگ کنگ برای ساختن ابن فیلم از تکنیک ها ، ضربات و صحنه های جالب و بسیار دیدنی فیلم برداری می کرد . البته قبلاً تصمیم گرفته بود که بعضی از صحنه ها را در مناظر کرة جنوبی فیلم برداری کند ، امّا به علّت خستگی بیش از حد او این تصمیم اجرا نشد. وقتی که او دوباره سعی کرد تصمیمش را عملی کرده و این فیلم را تمام نماید ناگهان اتّفاق ناگواری موجب مرگ او شد . برای احترام گذاشتن به وی و یاد بود این ستارة بزرگ کونگ فوی چینی ـ بروسلی ـ در سال ۱۹۹۳ سازمانها و دانشکده های هنری شرکت فیلم سازی هالی وود آمریکا تابلویی درخشان و پر نور از پنج ستارة طلا و نقّاشی فیلمی که بروس در آن بازی کرده بود را در هالی وود نصب کردند.
ابداع سبک جیت کان دو
به دلیل عدم دسترسی به سیفو «ییپ من» که در هنگ کنگ زندگی میکرد، بروس لی نمیتوانست وینگ چون را ادامه دهد، هنر اصیلی که حالا تنها در اختیار استادش بود، اما بروس هنوز مشتاقانه به دنبال یادگیری وینگ چون بود تا جاییکه او حتی پس از باز گشت به هنگ کنگ به استاد ییپ من پیشنهاد خرید یک آپارتمان شخصی داد… در مصاحبه استاد بزرگ وینگ چون «لو مان کام» که یکی از همرزمان بروس لی در کلاس استاد ییپ من بوده، میخوانیم:
شما این شانس را داشتید که در کنار بروس لی باشید، چه ارتباطی با او برقرار کرده بودید؟
– اغلب با هم تمرین میکردیم، بویژه در چی سائو. بروس لی از من جوان تر بود. وقتی هنگ کنگ را ترک کرد، کار آموزی خود را نزد ییپ من به پایان نرسانده بود. یک روز که دیگر معروف شده بود به هنگ کنگ برگشت و از ییپ من خواست تا کار آموزی اش را به پایان برساند، اما چون خیلی مشغول بود نمیتوانست در هنگ کنگ بماند.
بروس لی از ییپ من خواست به او نشان دهد که چگونه میتواند با آدمک چوبی تمرین کند، زیرا او میخواست در فیلمهایش از آدمک چوبی استفاده کند. در عوض او پیشنهاد یک آپارتمان را به ییپ من -که آدم پولداری نبود- داد. اما ییپ من پیشنهاد او را رد کرد و گفت:اگر میخواهی کونگ فوی مرا یاد بگیری به کلاسم بیا {البته بعدها بروس لی ضعفهایی از این سبک اصیل پیدا کرد. پی بردن به این ضعفها و اصلاح آنها مقدمهای شد بر ابداع سبک مخصوص خودش: جیت کان دو}
ایدههای جیت کان دو در سال ۱۹۶۵ در ذهن بروس لی متولد شد. مبارزه با وان جک مان تأثیر بسزایی بر فلسفه مبارزه بروس لی گذاشت. با آن که بروس حریفش را به طرز فجیعی شکست داد، اما معتقد بود که آن مبارزه بیش تر از حد معمول طول کشیده و او نتوانستهاست آنطور که انتظار دارد از تکنیکهای وینگ چون استفاده کند، بعلاوه او دیگر نمیتوانست به یادگیری و تکمیل هنر رزمی وینگ چون بپردازد چون فرسخها از استادش دور بود.
او به سیستمی احتیاج داشت تا به شکوفایی هرچه بیشتر داشتههایش بپردازد. به همین خاطر با تاکید بر «کاربردی بودن، انعطاف پذیری، سرعت و کارآمدی» به توسعهٔ سیستم جدیدی پرداخت. او شروع به استفاده از روشهای آموزشی متفاوتی کرد: بدنسازی برای افزایش قدرت، دویدن برای افزایش استقامت، تمرینات کششی برای انعطاف پذیری و بسیاری از روشهای دیگر که او دائماً در حال منطبق کردن با سیستمش بود.
لی بر آنچه که «روش بی روشی» مینامیدش بسیار تاکید داشت. ایدهای که بیانگر رهایی از روشهای فرمالیته -همان سبکهای سنتی- بود. بروس لی احساس میکرد سیستمی که او «جان فان کونگ فو» نامیدهاست، محدود کنندهاست و به همین خاطر آن را به آنچه که با نام جیت کان دو توصیفش کرد، تغییر شکل داد. نامی که بعدها از مطرح کردن آن اظهار پشیمانی کرد چون از نام جیت کان دو نیز ویژگیهای خاصی برداشت میشد که هر سبکی به نوبه خود ادعا میکرد، درحالیکه ایدهٔ هنر رزمی او خروج از هر گونه عوامل محدود کننده بود.
مجسمه بروس لی در هنگ کنگ
بروس لی بعد از بازی در چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز مارلو لانگ استریت و …. در آمریکا تصمیم گرفت به هنگ گنگ بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکتهای فیلم سازی روبه رو شد اول فیلم راهب کوهتانگ و توسط استدیو گلدن هاروست و کارگردانی «لو وی» کارگردان معروف چینی به ایفای نقش در فیلمهای رئیس بزرگ و مشت خشم پرداخت که این فیلمها رکورد فروش تمامی فیلمهای هنگ کنگی را شکست.
بعد از این فیلمها همه به این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود تصمیم گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خود به نام «کنکورد» را دایر کرد و خود کارگردانی فیلم «راه اژدها» یا <<بازگشت اژدها>> را به عهده گرفت. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلمهای قبلی بروس را شکست.
در این دوران بروس لی با موج پیشنهادات شرکتهای فیلم سازی مواجه گشت و وی در چهارمین فیلم معروف خود «بازی مرگ» به ایفای نقش پرداخت.در این فیلم توسط دشمنانش زخمی گشت اما درهنگ کنگ به دلیل فوت ناگهانی بروس لی از دنیا رفت و فیلم نا تمام باقی ماند.
ایفای نقش در هالیوود
بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ هالیوود به سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم «اژدها وارد میشود» به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی «بازی مرگ» را رها کرده و در «اژدها وارد میشود» که اولین فیلم جهانی وی به شمار میرفت به ایفای نقش پرداخت.
مرگ
بروس لی در در ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۳ با مرگ ناگهانی و مشکوک در هنگ کنگ بدرود حیات گفت. علت مرگ وی هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده اما شایعترین نظریه خونریزی مغزی بر اثر داروهای تجویز شده و حساسیت زیاد میباشد.
قبر او در سیاتل آمریکا در خیابان گارفیلد میباشد.
راز مرگ بروس لی
بروس لی به تومور مغزی دچار شده بود و هنگامی که میخواسته برای تمرین فیلم بازی مرگ برود بیهوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل اصلی مرگ زودرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود. به گفته همسرش لیندا، بروس با تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت بعدازظهر قرار داشت. آن دو در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر مشورت کردند و تا ساعت بعدازظهر با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک میکند و بروس و بتی با هم شام میخورند. در آنجا بروس احساس سردرد میکند و بتی یک قرص Eguagesic (آسپرین قوی) به او میدهد. حدود ساعت ? شب بروس به خواب میرود. چو به خانه بتی تلفن میزند تا با بروس حرف بزند اما بتی میگوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمیتواند او را بیدار کند. بلافاصله او را به بیمارستان میرسانند. پزشکان به معاینه دقیق میپردازند. او به کما رفته بود بعد از مدت کوتاهی نیز حتی نفس هم نمیکشید. پزشکان متوجه شدند که مغزش تورم دارد. . هیچ یک از رگهای خونی بسته یا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح بدن مورد معاینه قرار گرفته و کالبد شکافی شد. در معدهاش همان قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه بر این چند دانه شاهدانه در معدهاش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانهها را از دست چه کسی خورده است. عده ای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانهها به زهر آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. اما پزشک اصلی او معتقد بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در واقع چنین فردی با داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف میکرد.
همسرش لیندا میگفت: او هیچ گاه دوست نداشت عمر طولانی داشته باشد. زیرا او نمیتوانست تحمل کند که قدرت بدنیش با کهولت سن روز به روز تحلیل رود. بروس لی میگفت اگر من باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به آرزوهایم دست یافته ام و در دنیا آنچه را که میخواستم انجام داده ام. از زندگی انتظار بیشتری ندارم.
منابع :
ویکی پدیازر
طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف